جدول جو
جدول جو

معنی ابوعبدالله یزید - جستجوی لغت در جدول جو

ابوعبدالله یزید
(اَ شِ)
یزید، از روات است و عوف اعرابی از او روایت کند
یزید، تابعی است و اعمش از او روایت کند
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(یَ)
محمد بن ابی محمد، مکنی به ابوعبدالله پسر یحیی بن مبارک، در لغت و قرائت و شعر سخت مهارت داشت و به همراهی معتصم خلیفه به مصر رفت و در همانجا درگذشت. قطعۀ زیر از اوست:
الهوی امر عجیب شأنه
تاره یأس و احیاناً رجا
لیس فیمن مات منه عجب
انما یعجب ممن قد نجا.
(از قاموس الاعلام ترکی ج 6)
لغت نامه دهخدا
(اَ عَ دِلْ لاه)
یزیدی، محمد بن عباس بن محمد ادیب نحوی، وی در آخر عمر معلّم اولاد مقتدر خلیفه بود، او راست: کتاب الخیل و کتاب مناقب بنی العباس، وفات وی به هشتاد ودوسالگی در 310 هجری قمری بوده است
لغت نامه دهخدا
ابن عبدالله بن حریش، مکنی به ابوعبدالله ، شیخ و محدث و ثقه بود و به سال 295 یا 296 هجری قمری درگذشت. از احمد بن مقدام و زیاد بن ایوب و جز آن دو روایت دارد. (از ذکر اخبار اصبهان ج 2 ص 362)
لغت نامه دهخدا
(اَ عَ دِلْ لاه)
از او حسن بن صالح ازدی روایت کرده است
لغت نامه دهخدا
(اَ عَ دِلْ لاه)
حمید، او از سعد بن اوس و از او سهل بن حماد و ابوعتاب روایت کند
لغت نامه دهخدا
(اَ عَ دِلْ لاه)
یزید بن ابی زیاد الکوفی، مولی عبداﷲ بن الحارث، از روات حدیث است
لغت نامه دهخدا
(اَ عَ دِلْ لاه)
یزید الشیبانی، ابونعیم از او روایت کند
لغت نامه دهخدا